میدونی که تلگرام فیلتره ، اول فیلتر شکن رو روشن کن بعد روی دکمه زیر بزن
برای مشاهده ویدئو های راز های تاثیر گذاری روی مردان وارد کانال تلگرام زیر شو
کانال تلگرام بی نظیر ترین بی کلام هایی که باید تا قبل از مرگ بشنوید(کانال دنیای بی کلام)
گلندا هولیتا الیزابت بتا (زاده 19 19 ژوئن 1978) که با نام صحنه by خود گلنیس گریس بهتر شناخته شده است ، خواننده هلندی اهل آمستردام است. در سال 2005 گریس به نمایندگی از هلند در 50مین دوره از مسابقه آهنگ یوروویژن و در سال 2018 در سیزدهمین فصل از Got Talent America ظاهر شد و به فینال راه یافت. بشنوید آهنگ Afscheid (لحظه خداحافظی) را از این خواننده معروف. اجرای زنده این آهنگ را می توانید در کانال alphaTrack مشاهده کنید.
برای دانلود آهنگ اینجا کلیک کنید
Altijd bij elkaar, m’n armen om je heen
Mijn allergrootste liefde, dat wist ik echt meteen
De allerlaatste week, de dagen gingen snel
Dichtbij komt het afscheid, moeilijk wordt het wel
همیشه با هم بودیم و دستان من حلقه زده به دور تو
از همون نگاه اول فهمیدم که بزرگترین عشق من هستی
و در آخرین هفته ها, روز ها تندتر میگذرند
هر چه لحظه خداحافظی نزدیکتر میشه سخته میشه
Zeg dat je niet hoeft te gaan schat
Dat je aan mij echt genoeg had
Zeg dat je niet hoeft te gaan schat, gaan schat
Want je moet
Ik weet, je moet
بگو که لازم نیست بری عزیزم
بگو که من برات کافی هستم
بگو که لازم نیست بری عزیزم, لازم نیست بری عزیزم
زیرا که تو باید ...
میدونم که ..., تو باید ...
Als het even kon dan bleef ik nog een nacht bij jou
Als het even kon dan bleef ik nog een nacht bij jou
Dan zou ik zeggen dat ik op je wacht
Dat de toekomst naar ons lacht
Dan zou ik zeggen voor de zoveelste keer
Ik wil geen ander, nooit meer
اگه روزی دوباره ببینمت یک شب دیگه با تو خواهم ماند
اگه روزی دوباره ببینمت یک شب دیگه با تو خواهم ماند
و بهت خواهم گفت که منتظرت خواهم ماند
و بهت خواهم گفت که آینده ما روشنه
و برای چندین هزارمین بار بهت خواهم گفت که
غیر از تو هیچ کس رو نمی خوام و هرگز هم نخواهم خواست
De koffers staan al buiten, de achterklep slaat dicht
Een laatste lange kus, in het vroege ochtendlicht
Je kijk me lief eens aan en pakt me stevig beet
Ik fluister in je oor dat ik je niet vergeet
چمدان ها بسته شده آماده هستند, چفت پشت در بسته میشه
آخرین بوسه در سپیده صبح زود
تو به من مهربانانه نگاه میکنی و مرا محکم بغلم میکنی
من در گوش تو نجوا میکنم که هرگز فراموشت نخواهم کرد
Zeg dat je niet hoeft te gaan schat
Dat je aan mij echt genoeg had
Zeg dat je niet hoeft te gaan schat, gaan schat
Want je moet
Ik weet, je moet
بگو که لازم نیست بری عزیزم
بگو که من برات کافی هستم
بگو که لازم نیست بری عزیزم, لازم نیست بری عزیزم
زیرا که تو باید ...
میدونم که ..., تو باید ...
Als het even kon dan bleef ik nog een nacht bij jou
Als het even kon bleef ik nog een nacht bij jou
Dan zou ik zeggen dat ik op je wacht
Dat de toekomst naar ons lacht
Dan zou ik zeggen voor de zoveelste keer
Ik wil geen ander, nooit meer
Nooit meer zal ik voelen wat ik voel voor jou
Nooit meer zal ik voelen wat ik voel voor jou
Dus ga nu maar, droog je tranen af
En onthou heel goed, dat ik van je hou
Van je hou
اگه روزی دوباره ببینمت یک شب دیگه با تو خواهم ماند
اگه روزی دوباره ببینمت یک شب دیگه با تو خواهم ماند
و بهت خواهم گفت که منتظرت خواهم ماند
و بهت خواهم گفت که آینده ما روشنه
و برای چندین هزارمین بار بهت خواهم گفت که:
غیر از تو هیچ کس رو نمی خوام و هرگز هم نخواهم خواست
هرگز احساسی که به تو دارم به کس دیگه ای نخواهم داشت
هرگز احساسی که به تو دارم به کس دیگه ای نخواهم داشت
الان دیگه برو, اشکات رو پاک کن
و خوب به خاطر بسپار که دوستت دارم
دوستت دارم
Nee, nee, nee…
Je hoeft niet te gaan schat!
Nee!
Oooh!
Nee e e, nee e e, nee e e
Je hoeft niet te gaan schat
Nee!
Nee!
نه ... نه ... نه ...
لازم نیست بری عزیزم
نه ...
آه ...
نه ... نه ... نه ...
لازم نیست بری عزیزم
نه ...
نه ...